۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

ليله‌الجومونگ

گفت: قرارمان باشد سه‌شنبه ساعت هفت.

گفتم نمي‌شود و هرچه اصرار کرد زير بار نرفتم.

گفت: چرا؟

گفتم: آخر سه‌شنبه ليله‌الجومونگ است.

در خبرها آمده است که جمعي از مردم تهران براي استقبال از جومونگ در مقابل هتل استقلال تهران تجمع کرده‌اند.

در سفر به بازفت متوجه نکته جالبی شدم. در اوج زد و خورد مردم، با فرارسيدن زمان پخش سريال جومونگ، به طور موقت دعوا خاتمه می‎يابد و مجدداً با پايان سريال از سر گرفته می‌شود.

جوان لرستانی پس از آنکه نتوانست پدرش را برای فروش گوسفندانش جهت تامين هزينه سفر او به کره و ازدواج با سوسانو متقاعد کند، دست به خودکشی زد.

مقاله‌اي با عنوان جومونگ شجاع‌تر است يا شهيد باقري منتشر شد. راستي جومونگ شجاع‌تر است يا شهيد باقري؟ شايد جومونگ بر روي کاغذ اسطوره‌اي شکست‌ناپذير جلوه کند، ولي شهيد باقري واقعيتي است که روزي بر روي اين کره خاکي زيسته و چون مردي جنگيده است؛ و رجحان او بر جومونگ رجحان واقعيت بر افسانه است.

در دلم حسرت می‌خورم که ايکاش شخصيت‌هايي چون باقری و بروجردی از زير اسارت سياست‌های فرمايشی نهادهاي نظامی بيرون می‌آمدند، تا به تصوير کشيده شدن چهره بدون سانسور آنها، جوانان اين کشور می‌فهميدند که وارث چه ميراث سترگی هستند.

۳ نظر:

خون بها گفت...

سلام
التماس دعا در این شب های قدر
یا علی

ناشناس گفت...

ميشه بگيد چه سانسوري؟ اگر ميشه بيشتر توضيح بديد.

مصطفی زالی گفت...

سلام علیکم
منظورم از سانسور دخالت نهادهای نظامی در حوزه مسائل فرهنگی است
سانسوی که باعث شد اکران فیلمهای موج مرده و آژانش شیشه ای با مشکل مواجه شود
سانسوری که مانع میشود در زندگینامه محمد بروجردی بنویسند در روزهای پایانی عمر از تمام مسئولیت های خود در سپاه برکنار شده بود
سانسوری که باعث میشود، معنویت فرماندهان جنگ در قالب یک امر تصنعی و متظاهرانه به تصویر کشیده شود