۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه

حضور در فضای مجازی: بايدها و نبايدها



چند سال پيش که تازه وارد مقطع کارشناسي شده بودم با کتابي با نام نگاهي فلسفي به اينترنت نوشته هيوبرت دريفوس آشنا شدم. البته نام اصلي کتاب on the internet است که مترجم عنوان ديگري براي ترجمه فارسي برگزيده است. هيوبرت دريفوس شخصيتي است که من هر کتاب فارسي و انگليسي از او به دستم برسد، سعي ميکنم حتي به قدر تورقي هم که شده آن را مطالعه کنم. در اينجا مجال سخن پيرامون شخصيت او نيست. آن روزها گرچه مساله تاثيرات فرهنگی اينترنت برای من به يک معضل جدی تبديل شده بود ولی به اين مساله همچون بسياری از دغدغه های متعالی ديگر در زير غبار دغدغه های روزمره زندگی به فراموشی سپرده شد. کتاب مذکور را حدود پنج سال پيش تنها يک نگاه سرسري کردم و به دليل کمبود فرصت در گوشه کتابخانه ام فراموش شد.
حدود سه ماه پيش که به دفتر دکتر رامتين خسروي استاديار رشته مهندسي نرم افزار دانشگاه تهران رفته بودم، بحثي پيرامون تبعات فرهنگي اينترنت پيش آمد. البته تمرکز صحبت ما بر روي مساله تمرکز زدايي در حوزه انتشار اطلاعات بود. از آن روز تا همين امشب که مشغول نوشتن اين متن هستم يک سوال اساسي براي من، اثرات خاص اينترنت در يکسان سازي جهاني و نيز اثر آن بر روي فرهنگ و باورهاي ديني ماست.
اين شد که بعد از سالها دوباره به ياد کتاب درباره اينترنت دريفوس افتادم و مجددا به سراغ آن رفتم. البته در همين ميان توانستم به نسخه الکترونيک آن که اخيرا توسط انتشارت راتلج منتشر شده دسترسی پيدا کنم.
دريفوس در اين کتاب با اصولی که آشکارا متاثر از کتاب هستی و زمان و ديگر آثار هيدگر است به نقد اينترنت ميپردازد. گرچه آنچه دريفوس در اين کتاب بيان ميکند ارتباط مستقيمي با پرسشها و مساله هاي من ندارد ولي در عين حال به نقل قول چند مورد از عبارات او در کتابش ميپردازم که به نظرم به بحث اصلي بي ارتباط نيست.
يکی از اولين نکات تامل انگيز که در همان ابتدا توجه مرا به خود جلب ميکند، عنوان فصل چهارم کتاب است:
Nihilism on the Information Highway: Anonymity vs. Commitment in the Present Age
نهيليسم در بزرگراه اطلاعاتی : گمنامی در برابر تعهد در عصر حاضر
مطالعه مقدمه کتاب هم خالی از لطف نيست. او در صفحه ششم کتاب در بخش مقدمه به طرح اين پرسش ميپردازد:
As a philosopher, I’m not going to become involved in condemning some specific uses of the Internet and praising others. My question is a more speculative one: what if the Net became central in our lives?
من به عنوان يک فيلسوف قصد ندارم به محکوم کردن برخی از کاربردهای اينترنت و تحسين کردن جنبه های ديگر آن بپردازم. پرسش من، پرسشی نظرورزانه تر است: اگر شبکه نقشی بنيادی در زندگی ما پيدا کند چه رخ ميدهد؟
او در پاسخ به اين سوال ميگويد:
In seeking an answer, we should remain open to the possibility that, when we enter cyberspace and leave behind our animal-shaped, emotional, intuitive, situated, vulnerable, embodied selves, and thereby gain a remarkable new freedom never before available to human beings, we might, at the same time, necessarily lose some of our crucial capacities.
ما در جستجوی پاسخي، بايد در برابر اين امکان گشوده باشيم که هنگام ورود به فضای سايبرنتيک و پشت سر گذاشتن خويشتنهای شبه حيوانی، عاطفی، شهودی، دارای موقعيت معين، آسيب پذير و تجسد يافته مان و از آن پی، به دست آوردن آزادی نوين استثنايي که هرگز پيش از اين در دسترس هيچگاه در دسترس انسان نبوده است، ممکن است همزمان برخی از توانايي های مهم خود را از دست بدهيم.
او ادامه ميدهد:
Furthermore, we would be tempted to avoid the risk of genuine commitment, and so lose our sense of what gives meaning to our lives.
به علاوه ممکن است وسوسه شويم از خطر تعهد صادقانه اجتناب کنيم و به اين ترتيب تشخيصمان را از آنچه که به زندگی مان معنا ميدهد از دست بدهيم.
سپس در توضيح فصل چهارم کتاب ميگويد:
Anonymity and nihilism. Meaning in our lives requires genuine commitment and real commitment requires real risks. The anonymity and safety of virtual commitments on-line would lead to life without meaning.
گمنامی و نهيليسم. معنا در زندگی های ما نياز به تعهد صادقانه دارد و تعهد واقعی نيز به خطر پذيری نيازمند است. گمنامی و امنيت تعهدهای مجازی روی شبکه، به زنگی بدون معنا منتهی ميشود.
من با اين نوشتار به هيچ وجه درصدد پاسخ گويي به سوالي نبوده ام، بلکه تنها ميخواستم به يک معضل جدي اشاره کنم:
آيا ما ميتوانيم به عنوان مسلماناني ديندار و پايبند به اصول وارد دنياي مجازي شويم و از اقتضائات نامطلوب آن مصون بمانيم؟
البته اين به معنای انکار مزايای دسترسی به دنيای مجازی نيست. چه آنکه نسخه الکترونيک کتاب مذکور را در کمتر ربع ساعت از طريق اينترنت تهيه کردم.
شايد در فرصتي ديگر به پاسخ اين سوال اشاره اي داشته باشم.