۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

Islam and Democracy



به يمن مناظره آقا دکتر و آقا مهندس (عنوان آقا را از ادبيات استاد بزرگوارم دکتر خونساري به وام گرفته‌ام) نشاط سياسي عجيبي کشور را فرا گرفته است. گروه اينترنتي اعضاي بسيج دانشجويي دانشکده برق و کامپيوتر دانشگاه تهران هم از اين قاعده مستثني نيست و هر ساعت چند ايميل در اين زمينه به آن مي‌رسد.

عصرگاه روز جمعه، حدود ده دقيقه در ميدان ولي عصر قدم زدم. حالا ديگر کار از مناظره‌هاي سرپايي گذشته و به پايکوبي و راهپيمايي رسيده است.

رو قلب من نوشته موسوي مرد عشقه و شعارهايي مشابه همين که از طرف مقابل داده مي‌شد. براي من که اين چند روزه تبليغات، يک طنز سياسي بي‌نظير است.

قرار بود هفته‌ي گذشته با حضور نماينده دانشجويي اصلاح‌طلبان در مناظره‌اي پيرامون مبادي نظري گفتمان اصول‌گرايي واصلاح‌طلبي شرکت کنم. دوستان اصلاح‌طلب ابتدا استقبال کردند و بعد با امروز و فرداهاي پياپي، تلويحا مناظره را رد کردند.

در اين ميان هيجان دوستانم نيز جالب توجه بود. تا آنجا که روز دوشنبه را به عنوان تاريخ مناظره اعلام کرده بودند و من از همه جا بي‌خبر.

ديشب با مشاهده‌ی هيجان دوستانم، ايميلی به گروه بسيج دانشجويي دانشکده‌ی برق و کامپيوتر زدم که فراز اصلی آن را عينا در زير مي‌آورم:

"به عنوان برادری معترف به زمان مي‌گويم که امتحانات بشری پايان ترم سخت نزديک است. آه آه آه از قلت خرخوانی، سختی سوالات و خطرمشروطی"

فاجعه غزه در انتهای ترم پيش نتايج امتحانات را به کام دوستانم تلخ کرد و اين ترم هم هيجانات سياسی قبل و بعد از انتخابات، البته شايد.

اين روزها دوستان اصلاح‌طلب، احمدی‌تژاد را چهره‌ای قدرت‌طلب و بي‌اخلاق معرفی مي‌کنند. علتش هم کاملا مشخص است. با خود مي‌گويم، ناسازگارترين نظام فکری، آن نظامی است که ناقض خويش باشد.

طرح مساله Statoil توسط دکتر احمدي‌نژاد داغ دلمان را تازه کرد. بيانيه شش بسيج دانشجويي دانشکده‌های دانشگاه تهران، شکايت به دادگستری از سوی اعضای بسيج دانشجويي، مختومه اعلام شده پرونده، گم شدن مستندات تسليمی از سوی شاکيان و در نهايت احضار بسيج دانشجويي دانشگاه تهران به جرم اهانت به دستگاه قضايي پس از انتشار سير پرونده در نشريه سپيدار ارگاه رسمی بسيج دانشجويي دانشگاه تهران

با خودم گفتم اين انتخابات اگر هيچ فايده‌ای هم نداشته باشد، لااقل باعث شد آقای کرباسچی چند لحظه در مقابل چشمان از حدقه بيرون زده مخاطبان، به حال محرومان و مستضعفان اشک بريزد.

سجاد بهمنی ديشب جمله‌ای حکيمانه بر زبان راند:

اگر هدف احمدي‌نژاد از اين افشاگري‌ها رضای الهی باشد که پيروز انتخابات خواهد بود و در غير اين صورت شکست خواهد خورد.

چند روز پيش کتابي با عنوان Islam, Secularism, and Liberal Democracy به دستم رسيد که توسط انتشارات دانشگاه Oxford در سال 2009 منتشر شده است. در صفحات آغازين کتاب به پاراگرافی برخوردم که نظر به اهميت‌اش، آن را عينا در زير مي‌آورم:

Secularists are wrong when they ask believers to leave their religion at the door before entering into the public square. Frederick Douglass, Abraham Lincoln,William Jennings Bryan, Dorothy Day, Martin Luther King—indeed, the majority of great reformers in American history—were not only motivated by faith, but repeatedly used religious language to argue for their cause. So to say that men and women should not inject their “personal morality” into public policy debates is a practical absurdity. Our law is by definition a codification of morality, much of it grounded in the Judeo-Christian tradition.

—Barack Hussein Obama

۱ نظر:

ناشناس گفت...

می شه فارسی شم بنویسید؟