۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

يادي از محسن


قبل از اينکه به دانشگاه بيايم يک اشتراک به سامانه رايانامه ياهو (Yahoo Mail) داشتم. البته استفاده‌ي چنداني از آن نمي‌کردم، به طوريکه حتي يکبار هم پيش نيامده بود که فايلي را به يک رايانامه الحاق (Attach) کنم.
سال اول ورود به دانشگاه، قرار شد که فايل يکي از پروژه‌ها را براي دستيار آموزشي درس بفرستم. براي اولين بار متوجه شدم، که امکان فرستادن فايل از طريق ايميل وجود دارد، ولي نمي‌دانستم که چگونه بايد اين کار را انجام دهم.از يکي از دانشجويان سال بالايي خواستم که به من کمک کند؛ او هم بدون هيچ منت و ذره‌اي تمسخر براي اين پرسش به ظاهر ساده، آمد و بر روي صفحه رايانه به من راه الحاق فايل به رايانامه را توضيح داد.
او کسي نبود جز محسن روح‌الاميني؛ شادي روحش صلوات!

۲ نظر:

ابراهیم گفت...

خدا خیرت بده که فارسی رو پاس می‌داری.

خوبه به جای «فایل» هم یک کلمهٔ بومی، مثلاً «پرونده» رو استعمال کنیم.

Reza گفت...

نوشتن چنین خاطره ای از شما نشونگر اینه که درصد مردونگیت خیلی بالاست، منم برا همینه که دوست دارم.
خدا رحمت کنه محسن عزیز رو و همین طور خدا رحمت کنه تموم جوونای پاک این ملکو که به ظلم کشته شدن.
عزیزم به نظرم پاراگراف اولت کاملا ژاپنی شده و حتی اگه پرانتزاشو حذف کنی تبدیل میشه به یک مطلب کاملا فکاهی. منو یاد اون آیتم طنز یکی از برنامه های قدیمی مهران مدیری انداخت که این برنامه های مزخرف پارسی را پاس بداریم رو به مسخره گرفته بود. مثلا میگفت که به جای الساندرو دل پیرو بگیم اسکندر پیر دل!
به نظرم زیبایی و برتری یک زبان به این نیست که تلاش کنه تا هر جور شده خودشو با ساختن واژه های من در آوردی مثل رایانامه زنده نگه داره!
زندگی یه زبون به اینه که با شرایط روز بینول خودشو وفق بده و از لغتهای بیگانه به جا و با حفظ معنا استفاده کنه!
میدونستی تو انگلیسی یه لغتی داریم که آدم شاخ در میاره، بعدن برو معنی دقیقشم چک کن : Arabi
به نظرم این فارسی را پاس بداریم نتیجه ی حضور در کلاسای دکتر حداده!