۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

مهربان‌ترين راننده تاکسي تهران

ديروز در يکي از مسيرهاي هميشگي خود سوار تاکسي شدم؛ به سنت هميشگي خواستم بگويم سلام‌عليکم که راننده تاکسي پيش‌دستي کرد و به من سلام کرد. کمي جاخوردم؛ چرا که انتظارش را نداشتم. بعد از اين سلام غيرمنتظره شروع کرد به خوش‌وبش کردن. ديگر بيشتر تعجب کردم. در همين حين، يک کلاسور از زير صندلي‌اش درآورد و گفت اين آلبوم عکس‌هاي من است. کلاسور را باز کردم و لابلاي صفحات آن، با بريده‌هايي از صفحات روزنامه و تقديرنامه‌هايي به امضاي فرماندهاي نيروي انتظامي و شهرداري روبرو شدم. تيتر يکي از صفحات را به من نشان داد: آقاي ابراهيم دهباشي‌زاده؛ مهربان‌ترين راننده تاکسي تهران.

موقع حساب کردن کرايه، 50 تومان کمتر از حالت معمول گرفت و گفت اين هم تخفيف دانشجويي؛ البته من هم دلم نيامد که تخفيفش را قبول کنم؛ چه آنکه با نحوه برخورد حاضر بودم کرايه بيشتري هم بپردازم.

آدرس وبلاگش را هم به من داد: http://taxiran.blogfa.com/. گفت خوشحال مي‌شوم که سري بزنيد و کامنت بگذاريد.

راستش ديدم در زمانه‌اي که محبت کيميا شده، يک آدم مهربان، آن هم در تهران، آن هم راننده تاکسي واقعا که جاي تقدير دارد.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

به نام او
سلام
این هم لینک خوبیه
یه خفن ِ نقد سینما و ... اطلاعات

مثلا: هشدار تامل برانگیز در مورد جومونگ و فیلمهای کره ای

http://www.esteghamat.ir/LinksList/index.asp?id=466

اندیشه پاک گفت...

سلام
طاعات و عبادات قبول درگاه حق!
یه سوال !
به نظر شما چرا
وقتی که شهر خلوت شد ................. قورباغه هفت تیر کش شد؟
به ما هم سر بزنید.
منتظر نظر شما هستم!
التماس دعا
یاعلی

ناشناس گفت...

كاش تو اين وانفسا كه راننده هاي تاكسي هم به خاطر چادري بودن ما جلومون يه نيش ترمزم نمي كنن از اين راننده ها قسمت ما ميشد.